علي اكبر مهمان شاه نجف و بهشت كربلا
سلام بر علي اكبرم ..
از روز 5 بهمن توفيقات در زندگيمون جريان پيدا كرد..
از ديدار حضرت آقا تا سفر ب بهشت كربلا
روز سه شنبه 6 بهمن 94 دعوت شده بوديم به مهماني كه بهترين لحظه هاي عمرمون را انجا سپري ميكرديم.
مهماني ك ميزبان آن شاه نجف اميرالمونين (ع) بودو ارباب بي كفن...
بعد از 11 ماه دلتنگي براي حرم بالاخره هديه تولد ماماني و شما ازطرف باباي آسمونيت رسيد..
امسال دومين سفرمن بود...سال 90 همراه باعشق آسمونيم لحظه هاي نابي رو تو اين سفر گذرونديم.
ولي امسال،پدري كه شايد كمبود حضور فيزيكي اش مارو آزرده كرد ولي سايه مهرش هرلحظه همراهمون بود.
لحظه اي حس نكردم كه باباي بهشتيت همراهمون نيست..
و چه خوش سفري بود كه رو سفيد در محضر اربابمون حاضر ميشديم.
اينكه تمام عشق و هستيمون فدايي راه ولايت شده بودو راضي به رضاي خدا بوديم حس آرامشي به من دست ميداد.
اينكه درحالي خودم را درحرم علمدار كربلا ديدم كه همه وجودم همه نشاط زندگيم عباس گونه رفت و در دفاع از حريم آل الله پرپر شد و ما اين گل پرپر رو هديه تقديم نگاه يار كرديم..
حس خوبي بود...قابل وصف نيست..فقط ميتونم به يقين بگم كه اين بار اربابمون و پدرشيعه نگاه خاصي بهمون داشتن.و من اين نگاه رو خوب درك ميكردم.
بيتابي شما علي اكبر نازنينم ازهمون قبل پرواز بااين عنوان كه "كي ميرسيم كربلا ميخوام برم پيش امام حسين سينه بزنمو بگم حسين" تعجب برانگيز بود..
هتل شهر تهرانپارس-شب قبل از تشرف ب نجف
نجف اشرف-حرم اميرالمومنين علي (ع)
بايد دوربين رو روي حالت ورزشي تنظيم ميكرديم بخاطر جنب و جوش بالاي شما
برگشت كاروان طائف از مسجد كوفه
بهشت كربلا...هنوز نسيم بين الحرمين روي گونه هام حس ميشه
که به یک سو حرم شاه وبه یک سو حرم حضرت سقاست
که دل از عالم هستی برباید خیابان بهشتی که معروف به بین الحرمین است
بين الحرمين
خداقوت مرد مامان
همسفران كربلا..كه واقعا عاشقانه دوستت داشتند..
آقايي كه وسط هستن اميرآقا پسرشهيد جاويدالاثر عباس عبداللهي
دايجون احسان نازنين كه زحمت ما در طول سفر برعهدش بود.
اجرش با سيدالشهدا..خوش بسعادتش كه خالصانه خدمت ميكرد.
رفقاي همسفر
اسراخانم دختر شهيد عباس عبداللهي مدافع حرم
شبي ساكت و دلگير..فرودگاه بغداد..
دلمونو جا گذاشتيمو چقدر زود گذشت..
رفع زحمت كرديم..واقعا مهمان هاي پرتوقعي بوديم..گفتيم آقاجان سال ديگه بازم دعوتمون كن با كله ميايم..
باز هم زندگي تكراري..بازهم دلتنگي و فراق محبوب
و بازهم كاروان دلشكسته ي طائف كه از همون لحظه دلتنگشون شدم.
کربلا چگونه است که به دست فراموشی میسپارد تمام غم و غصه های دنیا را و تمام غصه ات میشود دیدن حرم و ضریح و....
کاش میشد بیاییم و بمانیم و....
و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم