ژیمناستیک با تکنیک برتر
چند ماه بعد از عقدمون به جشن ازدواجی که سپاه برای پاسدارهای تازه داماد تدارک دیده بود دعوت شدیم. خب گروه های مختلفی روی صحنه اومدن و هرکدوم هنر و استعداد خودشونو به نمایش گذاشتن.نوبت رسید به گروه آکروباتیک کشور . یه آقای جوان با چندتا پسر بچه ی ۵ تا ۷ ساله اعضای این گروه بودن .بچه ها لباس های سفید ژیمناستیک به تن داشتن و پوست سفید و اندام نحیف.شاید اون زمان که حدودا ۹ سال پیش میشد ، کمتر کسی میتونست چنین حرکاتی رو انجام بده و خبری از استعدادهای درخشان برنامه عصر جدید نبود. بابا علیرضا محو حرکاتشون شده بود . با ذوق و حسرت گفت :"خانم جان ، از خدا میخوام یه پسر بهم بده ، مثل اون یکی مو طلایی و سفید ، از همین لباسا تنش کنیم و بفرستیمش ژیمناستیک، یعنی آرزومه اون روز رو ببینم ."
تا آخر برنامه چشم از بچه ها برنداشت و من هم از خدا خواستم علیرضاجانم به آرزوش برسه.
حالا هرروز بابا علیرضا نظاره گر توست و ما در آرزوی دیدنش میسوزیم.
📸عکس مربوط به چهارمین جلسه ی ژیمناستیک به تاریخ ۱۷ تیر ۹۸ ، در باشگاه تکنیک برتر هست و این بادکنک هم جایزه ی انجام تمرینات به نحو احسنت