علي اكبر علي اكبر ، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

می خوام از روزهای نبودن تا بودنت برات بنویسم

ز غوغای جهان فارغ....

همايش شيرخوارگان

1392/11/27 20:08
219 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گنجشك كوچولوي مامان.بدون مقدمه ميرم از روزي بگم كه ماماني آرزوي رسيدنشو داشت.هميشه منتظر اين روز بودم.روزي كه ميوه دلمو بذارم جاي علي اصغر امام حسين و بببينمو حس كنم كه مظلوم حسينم چه كشيده...یکی ازمصائب نا گوار وسوزناک واقعه کربلا شهادت حضرت علی اصغرعلیه السلامه.

بالاخره اين روز رسيد.شما 3ماهو 23 روزه بودي كه لباس علي اصغر امام حسينو تنت كرديم و راهي شديم سمت حسينيه فاطمه الزهرا.جلوي ورودي چندتا عكس با بابايي و ماماني و همچنين آقاي پور شعبان كه خيلي دوست داره گرفتي.

اول ماماني تنها بود ولي بعد خاله عاطفه هم به ما پيوست و ازت عكسايه خوشگل گرفت..من فقط اشكم سرازير بودو نميتونستم كاري بكنم..بچه هاي معلول و سرطاني و مريض رو ميدادن به مداح بالاي جايگاه و من از ته دلم براي شفاشون دعا مي كردم و سلامتي تورو از خدا ميخواستم..خدارا به حق 6 ماهه امام حسين قسم مدادم كه هميشه مواطب سلامتيت باشه و تو و باباييتو برام حفظ كنه.

اميدوارم اون روزي كه داري اين متنو ميخوني خودت عاشق اهل بيت باشيو سرباز امام زمان...من دراين همايش تورو نذر قيام امام زمان كردم پسرم..

 

این عکس شما پسرگلم و دختر عموت حانیه است.حانیه ٧ ماه ازت بزرگتره مامانی

این لباس قشنگ هم که تنته سلیقه بابایی هستش که خودش رفت بازارو زحمت کشید برای پسر گلوله برفش خرید..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)