نيم سالگيت مبارك پسر نازم
نيم سالگيت مبارك پسر نازم در شش ماه اول
نوزاد یه سری دانسته های اولیه از زبان عشق دار.
زبان های مختلفی مثل بغل کردن.
زبان چشم ها.
زبان لبخند.
نشانه های صوتی شادی و ناراحتی وجود داره.
این واژه های ضروری عشق هستن، که باید قبل از صحبت کردن از عشق یاد بگیریم.
سلمافری برگ
میگن بچه تو شش ماهگی به اوج شیرینی و با مزه بودن میرسه.
یعنی قراره تو از این هم شیرین تر بشی.
تو که همین الان با این کارات حسابی ما رو عاشق خودت کردی.همین الانم ما دیونتیم با نمکم.
الان با این خنده های شیرینت ما داریم غش و ضعف می کنیم برات.
اگه شیرین تر از این قراره بشی که...رسما ما رو مرده فرض کن.
چند وقتیه آوازه خوان شدي.كاست هاي مختلفي هم داري.كاست خواب.كاست كاركردن شكمت.و كاست بازي.
چندروزه كه وقتي خوابيدي پاهاتو ميگيري تو دستات و بالا مياري و براي خودت آواز ميخوني.خداروشكر هنوز نميكني تو دهنت.اين هم سندش:
جديدا هم خيلي جيغ ميزني و حرص ميخوري.اما من نميدونم چرا ماماني.احساس ميكنم لثه هات شديدا ميخواره.آخه لپ ماماني رو ميكني تو دهنتو با شدت ميمكي.اينقدر كه هر بار لپم سياه ميشه و درد ميگيره.اين سري چونه مامانو كردي تو دهنتو اينقدر قوي مكيدي كه يه پولكي جاش سياه شد!!
صورتمونو كه مياريم طرفت بينيمونو ميگيري و محكم با اون دستت ميكوبوني تو صورتمون يا موهامونو ميكشي.
همه اعضاي خانواده دوستت دارن.خاله عاطفه و آجي نگينت عاشقتن.دايجونت كه هربار ميريم خونشون از اول تا آخر ميخواد تو بغلش باشي ولي چه كنيم كه شما نازت بالاست.عمو مرتضي هم خيلي دوست داره و هربار ميان خونه مامان جون عصمت پيام ميده ببريمت اونجا.
با بابايي قرار گذاشتيم براي نيم سالگيت جشن سه نفري بگيريم ولي متاسفانه امشب بابايي امتحان داره و سخت مشغول خوندنه..قرارمون به فردا موكول شد.فرداروز خيلي خوبيه.هم فارغ التحصيل شدن بابايي و هم جشن نيم سالگي شما.به اتفاق ميريم و بابابي رو تيغ ميزنيمممم
